نگاه مردم به انتخاب تیم کارآمد در کابینه پزشکیان/اقتصاد ایران فرصت آزمون و خطا ندارد
یک کارشناس اقتصادی گفت: اقتصاد ایران فرصت سعی و خطا ندارد. شرایط رکود اقتصادی و رکود همراه تورم از یک سمت و تحریمهای ظالمانه از سمت دیگر منجر شده است که فقر در اقتصاد ایران عمق پیدا کند و بخش اصلی درآمد خانوارها، امروز فقط صرف هزینه مسکن، پول آب، برق و گاز بشود.
تاکنون هفت برنامه توسعه در کشور نوشته شده است. اجرای برنامه ششم هم دو سال بیشتر ادامه یافت تا دولت سیزدهم خودش برنامه تدوین کند؛ اما آنچه در تمام برنامههای توسعه به وضوح قابل مشاهده بود این است که هیچ یک از دولتها به اهداف برنامه نرسیدهاند و بدون توجه به عقب ماندگی از برنامههای قبلی، برنامه جدید تدوین شده است.
از سوی دیگر، شعار مهم مسعود پزشکیان در جریان انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری عمل به برنامههای تدوین شده است. محمدرضا عارف معاون اول رئیس جمهور نیز مهمترین محور تعامل دولت و مجلس را برنامه هفتم توسعه اعلام کرد و گفت: اینکه اهداف قانون برنامه هفتم دست یافتنی است یا باید اصلاح شود، بحث امروز ما نیست بلکه راهبرد دولت این است که تمام آیین نامهها و مقررات و تکالیفش را انجام دهد.
حالا سوال اینجا است که با توجه به اینکه در آغاز راه دولت چهاردهم قرار داریم، آیا اهداف برنامه هفتم توسعه دست یافتنی است؟
دو مولفه مهم برای اجرای هر برنامه
هادی حق شناس، کارشناس اقتصادی گفت: برای اجرای هر برنامهای با این پیش فرض که ما برنامه را بر اساس واقعیات نوشته باشیم، دو مولفه بسیار مهم است. مثلا ما به هر دلیلی امروز تکنولوژی تولید هواپیما در اختیارمان نیست. یا تکنولوژی تولید کشتی را نداریم.
وی افزود: اگرچه میگوییم ما کشتی ساز هستیم؛ ولی سیستم مکانیکال و الکترونیکی مورد نیاز کشتی را شرکتهایی در جهان ساختهاند که ارزانتر است و ما به آن دسترسی نداریم. زمانی یک تولید مفید خواهد بود که اولا قیمت تمام شدهاش برای مصرف کننده مطلوب باشد ثانیا کیفیت تولید مطلوب باشد؛ لذا این پیش فرض بسیار مهم است که ما چه برنامهای را طراحی کردیم. آیا طراحی برنامه متناسب با واقعیتهای اقتصاد ایران هست یا نه.
وی گفت: اگر این پیش فرض را بپذیریم که برنامه، رویایی و رومانتیک نیست؛ بلکه واقع بینانه است، به دو مولفه مهم دیگر میرسیم. این دو مولفه یکی منابع است. آیا منابع برای اجرای برنامه داریم و دیگری که به نظر من مهمتر از مولفه اول است، این است که نیروهای ماهر و کارشناس برای اجرای برنامه انتخاب کردهایم یا خیر.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: به بیان خیلی ساده گاها دیده میشود، دو سرمایهگذار یک پروژه را شروع کردهاند، یکی در زمان تعیین شده آن را به اتمام میرساند و دیگری موفق نمیشود. هر دو مشکل مالی ندارند؛ اما یکی مدیر خوب انتخاب کرده است و یکی مدیر خوبی انتخاب نکرده است، به همین دلیل به نتیجه نمیرسد.
وی افزود: مثال بارز این موضوع، در تیمهای ورزشی قابل مشاهده است. یک سرمربی بدون تغییر حتی یک بازیکن، تیم را قهرمان میکند یا یک سرمربی دیگر چنین کاری را نمیتواند انجام دهد. این مثالها زده شد که پیش فرضها را برای تحقق اهداف یک برنامه بدانیم.
رشد اقتصادی در ۶ برنامه گذشته محقق نشد
این کارشناس اقتصادی توضیح داد: در 6 برنامه گذشته قرار بود رشد اقتصادی هشت درصد باشد. در هیچ برنامهای چنین رشدی اتفاق نیفتاد.
وی اضافه کرد: البته برخی از سالها ر شد اقتصادی بالاتر بوده است. مثلا در سال 95 رشد اقتصادی 14 درصد بوده است اما این رشد متاثر از نفت بوده و رشد میانگین برنامه، هشت درصد در پنج سال نشد.
حق شناس گفت: عددهای مختلفی در برنامه هفتم گنجانده شده است. یک عدد این است که به رشد اقتصادی هشت درصد برسیم. برای رسیدن به این رشد باید سالی 200 میلیارد دلار در اقتصاد ایران سرمایهگذاری بشود. عدد دیگر برنامه هفتم مربوط به رشد سرمایهگذاری پیشبینی شده است که باید 22.6 درصد بشود.
وی ادامه داد: سئوال اساسی این است که این 200 میلیارد دلار از کجا تامین شود. فروش نفت در سال گذشته 35 میلیارد دلار بوده است؛ با فرض اینکه همه این تخصیصها و سرمایهگذاری محقق شود، تسهیلات بانکی و همچنین سرمایهگذاری شرکتها هم به دلار محاسبه کنیم، حداکثر 30 تا 40 میلیارد دلار هم بیش برآورد کنیم، کل منابع موجود 100 میلیارد دلار خواهد بود.
این کارشناس اقتصادی بیان کرد: در خوشبینانهترین حالت منابعی که از محل فروش نفت، تسهیلات بانکی و منابع داخلی شرکتها میتوان تامین کرد، فقط 50 درصد منابع پیشبینی شده در برنامه هفتم است. سئوال این است که مابقی منابع از کجاست؟
وی افزود: دولت اگر نتواند مسئله منابع را حل کند، طبیعی است که یک مولفه مهم برای تحقق اهداف برنامه هفتم که رشد اقتصادی هشت درصد است، وجود نخواهد داشت.
حق شناس توضیح داد: مولفه دوم بحث نیروهای کارآمد است. اینکه هر کس سر جای خودش قرار گیرد بسیار اهمیت دارد. باید گزینهها به نحوی انتخاب شود که وقتی مردم اسم وزیر صمت دولت چهاردهم را میشنوند، حداقل کارکنان وزارت صمت بگویند این بهترین گزینه ممکن بوده است.
وی اضافه کرد: یا وقتی اسم وزیر اقتصاد یا رئیس کل بانک مرکزی در دولت چهاردهم شنیده میشود، همه فعالان بخش اقتصادی بگویند که این بهترین گزینه بوده است، نه اینکه اسامی مطرح شود و گفته بشود که باید یک سال دیگر عملکرد این فرد را ارزیابی کنیم و ببینیم چگونه بوده است.
دو برابر درآمد مردم صرف مسکن و آب و برق میشود
این کارشناس اقتصادی گفت: اقتصاد ایران فرصت سعی و خطا ندارد. شرایط رکود اقتصادی و رکود همراه تورم از یک سمت و تحریمهای ظالمانه از سمت دیگر منجر شده است که فقر در اقتصاد ایران عمق پیدا کند و بخش اصلی درآمد خانوارها، امروز فقط صرف هزینه مسکن، پول آب، برق و گاز بشود.
وی ادامه داد: فرمول یا میانگین جهانی این است که خانوارها یک سوم درآمدشان را صرف مسکن، آب، برق، گاز و تلفن کنند. در ایران این رقم به بیشتر از دو برابر رسیده است.
حق شناس بیان کرد: طبقه متوسط به طبقه فرودست یا پایین سقوط کرده است. وقتی آمار کنکور بیرون میآید، متوسط معدل زیر 10 است. این یعنی فقر آموزش داریم. فقر کالری، مسکن و بهداشت بیانگر این است که بر بالین این اقتصاد بیمار باید حاذقترین پزشک بیاید.
وی افزود: اگر مدیرانی حاذق در کابینه چهاردهم دیده شد و پس از آن مدیران ارشد هم انتخاب مناسب کنند، با فرض اینکه منابع هم تامین شود، آن وقت میتوان امیدوار بود که اهداف برنامه که شامل رشد اقتصادی هشت درصدی، کاهش ضریب جینی و فاصله طبقاتی از 0.39 به 0.33 است، بهبود تامین مسکن، بهبود شرایط بهداشت و پوشش بیمه همگانی است به این ترتیب محقق شود.
این کارشناس اقتصادی درباره کمبود منابع برای تحقق اهداف گفت: امروز نیمی از منابع مالی اجرای برنامه را در اختیار نداریم ولی این دولت باید تدبیر کند که نیم دیگر را تامین کند. این دولت باید وزیر بهداشت، اقتصاد، رئیس بانک مرکزی و وزیر خارجهای انتخاب کند که بدانند وارد چه عرصهای شدهاند و قرار است چه مشکلی را حل کنند.
وی ادامه داد: نه اینکه بیاید و پس از مدتی بگویند چون منابع نبود، نتوانستیم. کسی باید بیاید که بتواند هم منابع بیاورد و هم مدیران کارآمد را به خدمت بگیرد.