بورس تا انتخابات در کمای نامرئی/تاثیر عملکرد رئیس جمهور آینده بر ریزش یا خیزش بازار
بازار سرمایه معطل نتیجه انتخابات است و بسیاری از تحلیلگران معتقدند بازار به نوعی تعطیل است و اگر بورس از این جایی که قرار دارد، پایینتر بیاید، باید درب بورس ایران را بست.
هلن عصمت پناه، استاد دانشگاه و کارشناس بازار سرمایه در ابتدا علل هفتههایی که بورس در کما بود را به تصویر کشید و گفت: به دلیل محدودیت دامنه، توانایی خرید و فروش سهام هم محدود شده و این به خودی خود، گردش نقدینگی را در بازار کاهش داده است و موثر در ارزش معاملات و حجم معاملات است؛ لذا قرار نیست با این اوصاف اتفاق خاصی در بازار بیفتد، ضمن اینکه این مدت محدودیت دامنه نوسان مصادف با اوج مجامع شرکت ها بود، مجامع هر ساله گردش نقدینگی را در بازار افزایش میداد اما امسال به دلیل محدودیت دامنه نوسان، این فرصت در بازارسرمایه سوخت شد؛ بنابراین اگر در این شرایط دامنه باز می شد هیجانات بیشتر و ریسک بازار هم بالاتر میرفت.
محدودیت دامنه نوسان، خوب یا بد؟
عصمت پناه ادامه داد: بعد از حادثه رییس جمهور و هیئت همراه، دامنه نوسان بورس به مثبت و منفی دو درصد کاهش پیدا کرد که به عقیده بنده به دلیل کنترل هیجان و بلاتکلیفی بازار، در کنار بی اعتمادی که از قبل ایجاد شده بود، بهتر است تداوم محدودیت دامنه تا روشن شدن تکلیف انتخابات ریاستجمهوری برقرار باشد؛ البته که سازمان بورس تا تاریخ نهم تیرماه، محدودیت دامنه نوسان را ادامه دار کرد اما فضای بازار حتی بعد از انتخابات هم، همچنان مبهم است. چرا که این موضوع که قرار است چه کسی بر جایگاه ریاست جمهوری بشیند و سخنان و اقدامات او در خصوص بورس، قطعا بر روند بازار بعد موثر خواهد بود.
نابودی برخی صنایع
عصمت پناه در خصوص ریسکهای صنایع بازار نیز ابراز نگرانی کرد و گفت: اگر نگاهی به ریسک های سیستماتیک و متغیرهای اقتصادی بیندازیم، واضح است که بسیاری از صنایع در یکی دو سال گذشته بسیار تحت مداخله بی رویه و بی اساس قرار گرفتند. این مداخلات به حدی بود که منجر به توقف طرحهای توسعه و خطوط تولید، کاهش حاشیه سودعملیاتی بنگاهها، افت شدید سرمایه در گردش و کاهش نرخ بازده شد.
این استاد دانشگاه این اتفاقات را فاجعه خواند و گفت: اثرات منفی در شاخص فعالیت شرکتها یعنی کاهش بهرهوری و کاهش درآمدزایی که متاثر از کاهش حجم تولید و فروش است که نتایج این اثرات را در مجامع امسال مشاهده کردیم. بنابراین تا زمانی این مشکلات حل نشود، توجه به این صنایع برای سرمایه گذاری گزینه ریسکی میباشد.
تامین مالی بنگاهها
عصمت پناه هزینه تامین مالی بنگاهها را نیز یک تحدید دیگر برای بنگاهها قلمداد کرد و گفت: بنگاهها به دلیل افت شاخص فعالیت و سرمایه در گردش به سمت تامین مالی خواهند رفت که با رشد نرخ بهره، به مرور زمان دچار رشد هزینههای مالی خواهند شد.
حتی رشد درآمد سرمایهگذاری به عنوان درآمد غیرعملیاتی برای بنگاهها و اثر مثبت آن بر سود خالص کاهش یافته است.
این کارشناس بازار سرمایه در خصوص بایدهای دولت چهاردهم گفت: اگر رییس جمهور آینده صحبت از بورس و رسیدگی به آن میکند، بازار سرمایه را باید ارجح به بازار پول برای تامین مالی دولت قرار دهد. از طرفی هر نوع مداخله و تصمیم اشتباه و هر نوع ضعف اقتصادی کشور چون تحریم، تورم، کسری بودجه، رشد نرخ بهره، فروش بی رویه اوراق و … ضربه به بازار سرمایه به عنوان مهمترین منبع تامین مالی دولت است.
وی ادامه داد: با توجه به قرار گرفتن شاخص و قیمتهای سهام در مناطق متناسب، اگر بازار از این جایی که هست پایینتر بیاید، باید درب بورس ایران را بست. افت احتمالی بازار نیز به دلیل عدم مدیریت است. لذا نباید فراموش کنیم مدیران سازمان هم وظایفی در قبال بازار دارند.
پس حتی اگر رئیس جمهور آینده موافق بورس نباشد، مدیران باید فکری به حال بازار کنند و زیر آنرا سفت کنند وگرنه همان اندک تقاضا و تمایل به بازار سرمایه از طرف فعالان بازار را هم از دست خواهد رفت.
عصمتپناه در آخر خاطر نشان کرد: بالاترین اثر مثبت بر بورس و به دنبال آن بر اقتصاد کشور از صنایع و شرکتهای مولد نشات میگیرد و تا زمانی که حال این صنایع خوب نشود و از طرف مدیران حمایت نشوند، روند بازار رشد چشمگیری نخواهد کرد؛ گویی از یک فرد بیماری که نمیتواند روی پای خودش بایستد انتظار دویدن داشته باشی! کاهش ارزش دلاری بازار و ارزش معاملات این بیماری را کاملا نشان میدهد.